فرصت ویژه

آن تابستان نوشته ماندانا معینی (مؤدب پور) (داستان و رمان)

~~تومان۷۵,۰۰۰~~ تومان۷۳,۰۰۰

مشخصات فیزیکی:

قطع:	رقعی
تعداد صفحات:	416 صفحه

مشخصات فنی:

نویسنده:	ماندانا معینی (مؤدب پور)
ناشر:	نسل نو اندیش
موضوع:	داستان و رمان
گروه سنی:	بزرگسال
شابک:	978-622-220-102-9
توضیحات:	تاریخ چاپسال 1398 نوبت چاپچاپ سیزدهم

دسته: داستان, رمان, کتاب برچسب: انتشارات نسل نو انديش, خرید آنلاین کتاب, خرید کتاب, داستان و رمان, فروشگاه اینترنتی کتاب, کتاب, کتاب آن تابستان, م.مؤدب پور, ماندانا معینی

توضیحات
نظرات (0)

آن تابستان

آن تابستان عنوان کتابی است ، نوشته ماندانا معینی (مؤدب پور) که در 416 صفحه و توسط انتشارات نسل نواندیش در سال 1398 به چاپ رسیده است.

بخشی از کتاب:

مریم! مریم!
-بخدا دارم بهت راست می گم كیمیا! اگه باور نمی كنی از احمدآقا بپرس! ما تحقیق كردیم! بعد از رفتن تو، اونم رفته سر زندگیش! مثل خودت! مثل همه!
رفته با دوستاش گشته، كیف كرده، خوش گذرونده! اون وقت تو، این همه مدت خودتو عذاب دادی!
(سرش رو گذاشت رو زانوم و آروم گفت)
-اون عاشقم بود! عاشقم بود!

-بود اما وقتی دید كه تو رفتی، رفت و عاشق یكی دیگه شد! كسی كه عاشق تو بوده و هنوزم هست پدرته! مادربزرگ ته! اونان كه عاشق تو هستم! دخترته كه عاشق توئه! فرزین بعد از تو رفته دنبال زندگیش! اون دفتر خاطرات یه مشت حرفای بچه گونه بوده!
(سرش رو بلند كرد و با گریه گفت)
-پس چرا رفته و از كوه پریده پائین؟!!
-از كوه نپریده پائین! زمـ ـستون می ره كوه! همه جا برف بوده و یخبندون! پاش لیز می خوره و می افته پائین! دوست شم باهاش بوده! اون همه رو تعریف كرده!
آروم گفت)

-داری بهم دروغ می گی كه من آروم بشم!
-نه به جون خودت! نه به جون مادرم! نه به جون پدرم!
نه به خدا قسم! دارم بهت راست می گم! ما همه چیز رو می دونیم! اون اصلاً منتظر تو نمونده! قرار بوده ازدواج كنه! براش رفته بودن خواستگاری! حتی نامزدم كرده بودن! باور نمی كنی از احمدآقا بپرس! می خوای دوستش رو خبر كنیم بیاد و برات بگه كه بعد از رفتن تو چیكار كرده؟! با چند نفر بوده!؟ سرش كجاها، گرم چه كسایی بوده؟!
(داشت دیگه آروم گریه می كرد! یواش گفت)
-اون دوستم داشت!
-آره اما یه عاشق دوران جوونی كه با رفتن تو تموم شد! حالا اگه تموم نشده، خیلی كمرنگ شده! اون دوست داشته اما نه اِنقدر كه نتونه بدون تو زندگی كنه!